كارهاي گلشيدجون
حدود بيست روز ديگه گلشيد جون ميشه يكسالش. عزيز دلم با اومدنش به زندگي من و باباش رنگ تازه داده همه چيز رو برامون قشنگ و خواستني و زندگيمون رو كامل كرده الان دو تا دندون كوچولوي بالاش تازه نوك زده وقتي ميخنده اينقدر خوردني ميشه كه نميشه ازش دل كند و بوسش نكرد دخترم از اين كار خوشش نمياد و خودش رو پرت ميكنه از بغلم بيرون نميذاره بوسش كنم راه رفتن رو با حالت دويدن شروع كرده وقتي مي خوره زمين دستش رو ميگيره سر زانوش و از جاش بلند ميشه قربونش برم رفتاراش مثل آدم بزرگا شده. اگه چيزي رو خواسته باشه كه دستش بهش نرسه حرص ميكنه دستاش رو توي هم گره ميكنه و از گلوش صداهاي عجيب و غريب در مياره .منم عاشق اين كارشم چون قيافش خيلي خواستني ميشه (وسايل رو طوري ميذارم كه يه كم از اين كارش لذت ببرم)
اسم منم خيلي بامزه صدا ميكنه ميگه اَفا (يعني همون عفت) ديگه سوزنشم گير ميكنه و هي پشت هم تكرار ميكنه اسم باباش رو هم ميگه اَ حي (وحيد)
عكساش رو توي لپ تاپ نگاه ميكنه و ميگه ني ني از آهنگهاي پرشين تون خيلي خوشش مياد مخصوصاً لوراكس تازگيها بيشتر آهنگهاي سروناز رو دوست داره وقتي براش ميذارم گوشي رو ميذاره روي گوشش و روش دراز ميكشه و گوش ميده . آهنگ مهرنوشم خيلي دوست داره (تو كه چشمات خيلي قشنگه) باهاش حسابي ناناي ميكنه و دست ميزنه
دختر نازم داره بزرگ ميشه وقتي كنارم توي آشپزخونه راه ميره تمام وجودم سرشار از عشق ميشه پاهام رو ميگيره يعني بلندم كن دوست داره روي كابينت بشينه و به شير آب كه بازه دست بزنه عاشق ماشين لباسشوييه وقتي روشنه مدتها جلوش ميشينه و نگاش ميكنه (منم تند تند لباس ميشورم به خاطر دوست داشتن اون زرنگ شدم)
يكي از كارهاي مورد علاقشم باز كردن كشوهاي كابينت و كمدهاي اتاقشه هر چي توشونه ميريزه بيرون و بعدم واسه خودش دست ميزنه (بيچاره مامانم) (خوشگل مامان هر چي از كارات بگم كم گفتم چون هر روز يه كار جديد انجام ميدي)
كوچولوي نازم من و بابايي خيلي خيلي دوست داريم و عاشقتيم
داريم خودمون رو واسه تولد يكسالگيت آماده مي كنيم هر روز هزار تا نقشه ميكشيم كه واسه ات چيكار كنيم اميدوارم روزه خوبي واسه ات بشه
(اين عكس واسه اولين مسافرت گلشيد جونه كه همراه ماماني و خاله منصوره رفتيم ياسوج توي ماشين همش ذوق ميكرد)