گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

تنهایی

از روز شنبه من مجبور شدم برم سر کار و از امید زندگیم دور باشم برای اولین بار احساس کردم که دارم سخت ترین کار دنیا رو انجام میدم واقعاً طاقت دوری از گلشید رو ندارم از صبح هزار بار احوالش رو میپرسم و بارها به عکسش نگاه می کنم خیلی سخته  تمام روز انتظار می کشم تا ساعت 2 بشه و من خودم رو به خونه برسونم. ...
13 اسفند 1391

خوردن لحاف به جاي شير

گلشيد جون مدتيه كه علاقه شديدي به خوردن لحافش پيدا كرده و تا ازش غافل ميشي پتو يا لحافش رو ميكنه توي دهنش و شروع ميكنه به خوردن . اين عكس هم واسه موقعيه كه تازه از خواب بيدار شده بود و به جاي شير داشت خودش رو با لحافش سير مي كرد.(تازه مدتيه ياد گرفته از هر دو طرف خودش رو دمر كنه )(بازم پسورد يادم رفت ) ...
29 بهمن 1391

بعد از واكسن

چند روزه كه پدر بزرگ گلشيد حوصله نداره و اين خيلي بده  واسه همين من تصميم گرفتم يه مطلب بذارم اما پسورد قبلي يادم رفته بود واسه همين از پسورد پدربزرگ استفاده كردم و وارد شدم ( ) چند روز پيش گلشيد جون رو برديم واسه واكس چهارماهگيش توي درمانگاه خيلي آروم بود اما بعد از واكس خيلي گريه مي كرد و دست و پا ميزد واسه همين مجبور شديم اينطوريش كنيم تا خوابش ببره ...
11 بهمن 1391

گلشيدجون كمبود وزن داره!

  چند روز پيش كه گلشيد را به متخصص نشان دادند كمبود وزن داشت آزمايش ادرار درخواست كردند كه در دو نوبت انجام شد وخوشبختانه مشكل ادراري نبود ولي بعد از خوردن شير اكثر وقتها بالا مياره دوروزي است كه شيرش را عوض كردند كمي بهتره امروز هم خانه ما بود وبا ارسطو ملاقات داشتند. گلشيد جون از اول مو زياد داشت ولي داره كچل ميشه ولي بعدا موهاش در مياد ديگه   ...
14 دی 1391

گلشيد جون هم ريفلاكس داره!!

  ديروز كه گلشيد جون را بردن دكتر دستور راني تيدين براش داده و گويا او هم ريفلاكس داره آن روزهايي كه ارسطو جون ريفلاكس داشت دكترش به او امي پرازول داده بود وخدا را شكر خيلي زود خوب شد.اميدوارم گلشيد جون هم هر چه زودتر خوب بشه   ...
7 دی 1391