گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

گلشيد جون مي ايستد !

اين عكسو چند روز پيش كه اومدن خونه ي ما انداختن و من حالا ديدم امروز ديدم كه ايستاده براي همين چند تا عكس ازش گرفتم وقتي داشت از دستم فرار ميكرد توي درگاه اتاق متوجه شد كه دارم ازش عكس ميگيرم ...
8 تير 1392

كنجكاوي كلشيد جون وپسر عمه

  اين چند روزي كه ارسطو اينجا بود بجز مسابقه كه با هم گذاشتند در كنجكاوي هم هم نظر بودند.اينم عكساش ادر اين كنجكاوي با هم دعوا هم ميكنند و ارسطو جون از اينكه گلشيد پيراهنش را گرفته ناراحت ميشود و گريه ميكند واين هم مسابقه كتاب پاره كردن ...
22 خرداد 1392

گلشد و كارهاي جديد

  گلشيد عزيز من ياد گرفته از طريق مبل ها خودش رو به ميز ناهارخوري ميرسونه و از اون بالا ميره  اون عاشق اينه كه خودش رو توي آيينه نگاه كنه تمام روكش هاي صندلي رو هم با ناخنهاش كنده ...
21 خرداد 1392

شیطنت های گلشید

  حدود ده روزه که گلشید خانوم داره روی زانوهاش راه میره دیگه هیچ چیزی توی خونه از دستش در امان نیست با اینکه همه چیز رو از جلوی دستش برداشتیم اما باز هم جایی رو پیدا میکنه که ازش بالا بره اینم عکسایی از شیطنت های گلشید جون   ...
13 ارديبهشت 1392

گلشيد جون وتل سر

  گلشيد جون امشب خانه ي ما بود ويه تل خوشكل هم زده بود روي سرش و ماشاالله خوشكلتر شده بود.جيغ هم كه ميزد و براي اينكه چيزي را بر داره بغل مبل خودش را بالا ميكشه الهي قربونش برم. ارسطو جون هم امشب تلفني احوالش را پرسيدم متاسفانه هنوز اسهال داره و نميدونم بخاطر دندوناش هست يا چيز ديگه خدا كنه زودتر خوب بشه ...
11 ارديبهشت 1392

گلشيد جون خيلي نجيبه

  گلشيد جون خيلي نجيبه و اصلا صورت آدمو چنگ نميزنه برعكس ارسطو كه خيلي شيطونه و اگه غافل بشي كلي پوست صورتت را بايد لاي ناخوناش جمع كني.امشب گلشيد جون به خونه ي ما اومد و من هم چند تا عكس ازش انداختم گلشيد جون تيپ تابستوني را زده الهي قربونش برم ...
30 فروردين 1392

بعد از تعطيلات و مسابقه با پسر دايي

  بعداز تعطيلات مسابقه در دو مرحله بين گلشيد جون و ارسطو جون انجام شد و خوشبختانه در اين مرحله بعلت بازيگوشي ارسطو جون ،گلشيد جون برنده شد. اينهم عكساش   و دست آخر براي اينكه دلخوري نباشه با هم پيانو نواختند واينهم عكساش ولي عكسها ي مسابقه ي قبلي را اينجا گذاشتم ...
22 فروردين 1392