گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

چند روز مسافرت

  جاتون خيلي خالي ما رفتيم مسافرت و برگشتيم  اما ارسطو جون اومده بود و موفق به ديدنش نشديم  دلم حسابي براش تنگ شده مخصوصاً واسه اين كه محكم بوسش كنم و اونم غر بزنه   با كلي خوشحالي اومدم كه عكسهاي جديد از ارسطو جون ببينيم اما متوجه شديم كه پدربزرگ مهربون يه تلفن همراه جديد خريده (مباركه) و حسابي با اين تلفن جديد مشغول بوده و يادش رفته از ارسطو جون عكس بگيره    حالا دوباره من و گلشيد جون كي موفق به ديدار عمه جون و پسر خوردنيش بشيم خدا ميدونه  .  اينم عكساي گلشيد جون   ...
29 مهر 1392

دلتنگی گلشید

بابا بزرگ مهربون گلشید خانوم چند روزیه که رفته مسافرت  و دل گلشید حسابی براش تنگ شده چند شب پیش که رفته بودیم خونه بابابزرگ ؛ گلشید توی اتاقا دنبالش میگشت وقتی دید بابابزرگ نیست شروع به غر زدن کرد و هی خودش رو به من میچسبوند که بغلش کنم  و ببرمش بیرون طفلکی دلش تنگ شده بود واسه بابابزرگش که بیاد وباهاش بازی کنه   ...
16 مهر 1392